برگشتم!
سیلووووووم
حالتون چطوره؟
من که عالیم!!!!!!!!!!!
میدونم خیلی وقته خواهرم سر نزده به وبلاگم
پستم که نذاشته واسه همین خیلی بزرگ شدم نه؟
خب ببخشیدش دیگه
آخه سرش خیلی شلوغه کلی درس و مشق داره
حالا از این به بعد بیشتر میام قولِ قول!
راستی بچه ها
مهدکودکمو چند ماهی مشیه عوض کردم :)
اینو خیلی دوس دارم خیلی خوفه =)))
تازشم کلی انگیلیسی یاد گرفتم سو سوووو
دیگه هر وقت آب میخوام هی به مامانم میگم آی وانت واتِر
یا مثلا وقتی از مهدکودک میام به مامان و بابا و خورهرم میگم:
هِلو مامی،هِلو دَدی،هِلو سیستِر
حالا از اینا بگذریم...این منم بعد از مدتها دوری از شما دوستای خوفم:
اینجا تولد خواهرم بود تو خرداد
که بعد دوستاش ریختن تو خونمونو...اصن یه وضعی
تا پستا و عکسای بعدی فعلا...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی